دوستان سلام دوستان تو این مدت امید وارم که تونسته باشم خندونده باشمتون تو این مدت بهترین نبودم
اما دوست دارم بهترین روداشته باشم لطفان نظرتون را برام بزارین
ممنون که مثل همیشه حامی و یاور بنده حقیر شدین یه خواهشی که ازتون دارم اینه که اگه ممکنه وبلاگمو اگه امکان داره تبلیغ کنید که ممنون دارتون میشم اگه که نه بازم ازتون ممنونم یکی دیگه که واسه هر پست اگه امکان داره نظرتون رو بکین که وبلاگم رو به سوی وب بهتری سوغ بدم از همتون ممنونم دوستان اگه شوخی یا هرچیزی از من یا هر کدوم از نویسنده ها شده معذرت میخوام و تشکر میکنم از فرشاد و سهیل دو دوست گل من
ی از آشناها تلوزیون ال سی دی خریده بود
بهش گفتم مبارک باشه ال سی دیه یا ال ای دی ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
. .
.
.
.
گفت نه گاگول ال جیه الجـــــــــــــــــی !
من
امــروز تــو متــرو نشستــه بــودم خــواستــم بــه دوستــم اس بــدم دیــدم ملــت تا حــلق ســرشــونــو کــردن تــو گوشیــه منــه مفلــوک
هیچــی دیگه حــس کــرم ریــزیــم گل کرد
تو اس نوشتــم هه طرف کفشش پارہ س
همــه یهــو برکشتــن ابعاد مختلــف کفششــونو بررســی میکــردن
اینجــانب فرصــت را غنیمت شمــرده و به اس دادن پــرداختم
چند وقتی بود در بخش مراقبت های ویژه یک بیمارستان معروف ، بیماران یک تخت بخصوص در حدود ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه جان می سپردند. این موضوع ربطی به نوع بیماری و شدت و ضعف مرض آنان نداشت. این مسئله باعث شگفتی پزشکان آن بخش شده بود به طوری که بعضی آن را با مسائل ماورای طبیعی و بعضی دیگر با خرافات و ارواح و اجنه و موارد دیگر در ارتباط می دانستند. کسی قادر به حل این مسئله نبود که چرا بیمار آن تخت درست در ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه جان می سپرد. به همین دلیل گروهی از پزشکان متخصص برای بررسی موضوع تشکیل جلسه دادند و پس از ساعت ها بحث و تبادل نظر بالاخره تصمیم گرفتند تا در اولین یکشنبه ماه ، چند دقیقه قبل از ساعت ۱۱ در محل مذکور برای مشاهده این پدیده عجیب و غریب حاضر شوند .
در محل و ساعت موعود، بعضی صلیب کوچکی در دست گرفته و در حال دعا بودند ، بعضی دوربین فیلمبرداری با خود آورده ودو دقیقه به ساعت ۱۱ مانده بود که «پيترجانسون» نظافتچی پاره وقت روزهای یکشنبه وارد اتاق شد. دوشاخه برق دستگاه حفظ حیات را از پریز برق درآورد و دو شاخه جاروبرقی خود را به پریز زد و مشغول کار شد
ﺁﻳﺎ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻴﺪ \" ﺟﻦ ﻫﺎ\" ﻋﻼﻗﻪ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ شبهاﺍز زیر تخت وقتی می خواید برید آب بخورید یا دستشویی پاتون و بگیرن :|
ﺁﻳﺎ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻴﺪ \" ﺟﻦ ﻫﺎ\" ﻋﻼﻗﻪ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ وقتی تو حموم دارید شامپو میزنید و چشمتون بستس روبروتون هستن و بهتون نگاه می کنن البته در بعضی از مواقع هم پشتتونن و میزنن پشتتون :|
آیا میدانید من عمه ندارم ولی میتونید به روحم فوش بدید؟ :))))
سلامتیه دختری که وقتی بنز واسش بوق زد پیش خودش گفت پراید گوجه ای عشقمو عشقه
بعد ماشین بنز زد لهش کرد..
.
.
.
.
.
.
.
نتیجه گیری :دختر خانوم وسط خیابون راه نرو
هرکی واست بوق زد دلیل نمیشه که بخواد باهات دوس بشه.
میخاد بگه برو کنار می خام رد شم
یه شب خونه تنها بودم یهو صدای خنده از حیاط شنیدم ، گفتم برم بیرون ببیم کیه …
رفتم تو حیاط و چند متری رفتم جلو وایسادم بازم دیدم میخنده ، بازم یه خرده رفتم جلو وایسادم ، بازم صدای خنده اومد !
داشتم خودمو خراب میکردم ولی بازم رفتم جلو …
الان فهمیدین حیاطمون بزرگه یا بازم برم جلو ؟؟؟
تعداد بازدید از این مطلب: 445
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
امروز از تلفن عمومی زنگ زدم خونمون صدام رو عوض کردم بابام گوشی رو برداشت بهش گفتم ما پسرتون رو دزدیدیم 100 هزار تومن بیارین به این آدرس و گرنه پسرتون رو میکشیم
بابام برگشت گفت 200 تومن میدم یه جوری بکشینش طبیعی به نظر برسه !!!!!!!!!!!
من
یه بار که خونمون مهمون اومده بود (منم بچه بودم) رفتم آشپزخونه به مامانم گفتم میوه میخوام ؛ مامانم گفت : بزار مهمونا برن بعد …
من اومدم به مهمونا گفتم کی میرید تا مامانم بهم میوه بده ؟
بعد مامانم گفت : صبر کن مهمونا برن نشونت میدم ؛ منم دوباره رفتم گفتم : تورو خدا نرید بعد از رفتن شما مامانم میخواد منو بزنه !
انا الله و انا الیه المدرسه و الدانشگاه...
بازگشت همه بسوی مدرسه و دانشگاه است...
بانهایت تاسف و تأثر پایان سه ماه عشق و حال و صفا و خواب لذت بخش صبح و آغاز نه ماه زجر و بدبختی و امتحان و...
پیشاپیش بر شما دانش آموز و دانشجوی عزیز تسلیت!!
2ترم پیش یه کلاس داشتم ساعت 8 همیشه دیر میرفتم سر کلاس
یه بار استاده بهم گفت چرا دیر میای؟؟؟
گفتم استاد وقت خوابم با کلاست تداخل داره
استاده هم نامردی نکردو درسم رو حذف کرد و فرمود برو به کلاسه خوابت برس اون مهم تره
داشتم رو پروژه دانشگاهم کار می کردم بابام می گه این چیه؟
می گم یه قطعه الکتریکی،می گه کارش چیه؟
می گم توضیحش سخته.
زارت گذاشت زیر گوشم و گفت فکر کردی که اون موقع که سه سالت بود و می پرسیدی بابا من چطور درست شدم توضیحش آسون بود؟!
بچه که بودم وقتی برگه امتحانیمو میدادن در دو حالت کتک میخوردم:
وقتی بیست نمیگرفتم :که چرا بیست نگرفتم..
وقتی بیست میگرفتم که
میگفت تو که میتونی بیست بگیری چرا اون بار بیست نگرفتی..
یعنی در
هر دو صورت جرات نمیکردم برگمو به مامانم نشون بدم !!!
:)):)):))
valaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa
دختره متولد 78 پست گذاشته
از این به به بعد پول کارت شارژهایم را سیگار میخرم و با خیابان حرف میزنم..
عاخه اسکل
تو پول کارت شارژاتو نگه دار لوازم تحریر بخر 10 روز دیگه باید بری مدرسه آب بابا نان داد بنویسی
یارو عکسشو گذاشته بود نوشته بود بیشتر شبیه کیم؟ منم نوشتم مگسی که رو پی پی نشسته داره دستاشو به هم میماله
سریع بلاک شدم
نمیدونم از کجای قضیه خوشش نیومد (((!!
بی اعصاب..!!!
به همین دكمه اینتر كیبورد قسم اگه دروغ بگم!!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پسرخالم خودشو دختر جا زده بود یکماه با یه یارو چت میکرد... بعد واسه اسکل کردن طرف باش قرار گذاشت وقتی رفت دید اونم دختر بوده خودشو پسر جا زده! الانم مدتهاست با هم رفیقن! :|میخوان باهم ازدواج كنن!!!!! :))))))))
دارم به بچه خواهرم ریاضی یاد میدم ، میگم : امیر علی جان اگه تو 10 تا لواشک داشته باشی ، سه تاش رو به مهشید بدی و 4 تاش رو به سارا ، حالا چی داری ؟ ..... نگاه میکنه تو چشام و میگه : خوب معلومه دوتا دوست دختر جدید ....!!!!! ...
خانمه میره بانک یارانه اش روبگیره بانکیه میگه: بریزمش به حساب جاریتون؟
خانمه میگه نه بریز به حساب خودم جاریم بمیره ایشاالا چقدرم شانس داره تو بانکم هواشو دارن !!!
اعتراف میکنم تو تابستون به سؤال: کلاس چندمی؟ نمیتونستم جواب بدم
آخه نمیدونستم که باید کلاسی که تموم کردم رو بگم یا کلاسی که قراره برم و همیشه طرف مقابلم منظورش فرق میکرد